شیرین خانمشیرین خانم، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

شیرین عسل

روزانه 10

امروز ساعت 9 بیدار شدیم.طبق معمول شیرین تلویزیون روشن کرد.من هم رفتم برای حاضر کردن صبحانه تلویزیون یه فیلمی نشون می داد که آدماش داشتن غذا می خوردن.شیرین گلم هم هوس خوردن کرد. ولی سفره که پهن شد دوباره میلی به صبحانه نداشت.ولی من که اگه صبحانه نخورم می میمیرم صبحانه خوردم وسطاش نمی دونم چی شد که شیرین هم آمد برای خوردن چند تا لقمه خورد بد نبود.خدا رو شکر. بعدش...تلفن رو برداشتیم یه زنگ به مامانی دخترم زدیم احوال پرسی خدا رو شکر همه چیز خوب بود. شیرین خانم وایت بردش رو دیده بود و هوای نقاشی کشیدن به سرش زد.و از من هم دعوت کرد که دوتایی این کار رو انجام بدیم.از دختر نقاشی کشیدن و از مادر نوشابه باز کردن برای دختر(یهنی تشویق کردن). تصمیم...
22 دی 1392

روزانه 9

امروز خانم گل زود از خواب بیدار شد.ساعت 7موقع رفتن بابایی بیدار بود و با بابا خداحافظی کرد.من ماندم و خانم گلی.سماور را روشن کردیم تا صبحانه بخوریم.شیرین خانم هم تلویزیون را روشن کرد.این جوجو از خواب که بیدار می شه حتما باید تلویزیون را روشن کنه. کمک من سفره را پهن کرد ولی امان از یه لقمه که دهانش بذاره.همش میگه :(مامان مامان می می) منم نازشو کشیدم گلم عزیزیم بیا صبحونه بخوریم بعدش. نچ به هیچ صراطی مستقیم نیست دیگه منم قاطی و ناراحت گفتم تا صبحونه نخوری باهات حرف نمی زنم.جوجوی نوک حنای من اومده لقمه ای که گذاشتم کنار بشقابشو برداشته اومده تو صورت من نگاه می کنه می خنده و می ذاره دهنش.ولی فقط همین یه لقمه را خورد. اینقدر که بی اشتهاست ا...
21 دی 1392

روزانه8

امروز من و شیرین خانم ساعت 9 از خواب بیدار شدیم.پس از صرف صبحانه شیرین خانم هوس تاب بازی کرد.از اونجایی که هوای بیرون فوق العاده سرد و آلوده بود به ناچار تاب بازی داخل خانه را انتخاب نمودیم و از خیر پارک گذشتیم.شیرین خانم من، تازگی ها توی تاب که میشینه پتو و متکاشو هم می خواد تا جایی بس گرم و نرم درست کنه برای لالاو به من هم می گه :لالا یعنی لالایی بخونم.تازه لالایی معولی هم نه، لالا، آب یعنی اینکه یه لالایی بخونم که توی شعرش آب هم باشه.من هم می خونم... (لالا لالا شیرین لالا                لالا لالا گل پونه شیرین رفته لب ساحل       &n...
20 دی 1392

19 ماهگی

     دخترکم 19 ماه شد. خانم شده ماشالله .کمک مامان گرد گیری می کنه.جارو برقی می کشه.سفره پهن می کنه .از مهمونامون پذیرایی می کنه. هرر چیزی که بر می داره بعد از استفاده سر جاش می گذاره. خلاصه بگم دل هر کی دختر نداره بسوزه خرگوشی من عاشق هویجه.از فلفل دلمه هم اصلا نمل گذره خیلی دوست داره .تو این سرمای زمستان بستنی هم می خوره بیا و ببین...تازه به بستنی هم می گه (ما) . وقتی شیر می خواد با آداب یعنی اول متکا می آره . تشک شو پهن می کنه.پتوشو می آره بعدش شیر می خوره. وقتی هم خوابش می آد  حتما باید لالایی بخونم براش هر جا که باشیم فرقی نداره .بدون لالایی نمی خوابه. توی تبلیغ های تلویزیون هم عاشق تبلیغ تن تا...
15 دی 1392

شیرین زبونی های شیرین

عزیز دل مامان، خوشگل خانم دیگه کم کم دایره لغاتت داره وسیع می شه.بعضی کلمه ها را اولش و می گی بعضی ها را هم آخرشو.مثلا کارت ر و می گی ک ات بشقاب رو می گی قاب کتاب رو میگی کاب دایی رو می گی دا قرص رو می گی قو(gho)  تلفظ شود(o) انار رو می گی نا (جالبه این یکی رو وسطشو میگی) اصلا هم تنها خور نیستی هر چی داری حتما باید به بقیه هم بدی حتی اگه خودشون نخوان.زور دیگه شیرین، خییییییییییییییییییلی شیرینه خدایا شکرت ...
5 دی 1392

روزانه 7

شیرین خانم قشنگ مامان  با اصرار مامان خودش قاشق به دست شد و امشب (23 آذر)بعد از کلی تلاش نفس گیر بدون اینکه از قاشقش خوراکی بریزه شام خورد. خیلی ذوق کردم که دختر گل قشنگم تونست قاشق رو درست دست بگیره و شام بخوره عزیزکم تلاش کردنت ستودنی است .نفس مامانی. امروز صبح با صدای دلنشین مامان گفتنت بیدار شدم .خیلی آروم خم شده بودی رو صورتم و با صدای خیلی خیلی آروم میگفتی: مامان مامان ... چشمام رو که باز کردم لبخند قشنگی روی لبات بود که به همه دنیا میارزید.تا حالا به این قشنگی از خواب بیدار نشده بودم  عروسکم. امشب می خواستم لباستو تعویض کنم همینطوری گردنتو بوسیدم و بوییدم و بهت گفتم شیرین خانم چه بوی تنت قشنگه مامان ، نگ...
23 آذر 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شیرین عسل می باشد